حاجحسینآقا ملک، فرزند حاجکاظم ملکالتّجار، گرچه بهاندازه پدرش شهرت سیاسی نداشت، با فضل و ادبی که اندوخت و اهدا و وقف املاک و اشیای نفیس و کتابخانهای مُعظَم بر عامه مردم ایران، نام خود را جاودانه ساخت.
این مستغلات و زمینهای اهدایی و موقوفات او که اغلب در تهران و خراسان، بهویژه مشهد واقع است، عبارتند از: باغ صبای تهران، قصر ملکِ شهر ری، باغ وسیع وکیلآباد و باغ ملی مشهد، زمینهای اهداشده به فرهنگیان مشهد، بیمارستانهای چناران و تربتجام (و موقوفات آن دو)، همچنین خانه وی در خیابان امامخمینی (ره) (پهلوی سابق) که بهتازگی دراختیار میراث فرهنگی قرار گرفته و بازسازی و «مرکز آفرینش و پژوهش هنرهای سنتی» شده است.
همه ما میدانیم که باغ وکیلآباد متعلق به حاجحسینآقای ملک است و توسط وی در اراضی روستای وکیلآباد احداث شده است، اما آیا نام وکیلآباد را هم حاجحسینآقا بر این باغ و ده گذاشته است؟
قدیمیترین خبر درباره وکیلآباد از مشاعرهای بین ایرجمیرزا و صاحب باغ وکیلآباد به دست آمده است. در این مشاعره ایرجمیرزا از صاحب باغ میخواهد بوقلمونی را که وعده داده بوده است، به وی بدهد، اما صاحب باغ پاسخ ایرجمیرزا را اینطور میدهد که، چون به بوقلمون دانه نداده بودید، بوقلمون پرید و رفت!
ایرجمیرزای شاعر در سال۱۳۰۴ فوت کرده، بنابراین قبل از سال۱۳۰۴ باغ وکیلآباد وجود داشته که این دو درباره آن صحبت کردهاند.
حسینآقا ملک نیز شاعر بوده و هرازگاهی شعری میگفته، اما شعرهایش به قوت شعرهایی که در پاسخ ایرجمیرزا گفته شده نبوده است. درعوض حسنآقا ملک، برادر حسینآقا شاعر خوبی بوده بهطوریکه شاعر بزرگوار، مرحوممحمود فرخ از برخی اشعار او استفاده کرده است.
بنابراین شعرهایی که بین ایرجمیرزا و صاحب باغ در باغ وکیلآباد ردوبدل شده بیشتر به شعرهای حسنآقا شباهت دارد؛ چنانکه به اعتراف خانواده حسینآقا ملک هم این شعرها متعلق به عموی آنها یعنی حسنآقا ملک است.
حال میرسیم به نام وکیلآباد؛ حسینآقا ملک، وکلای زیادی را راهی مجلس کرده، اما خودش هیچگاه وکیل نبوده و بنابراین نام وکیلآباد ناشی از وکیلبودن وی نیست، اما برادرش حسنآقا که خوب شعر میگفته و احتمالا او بوده که با ایرجمیرزا مشاعره داشته، وکیل مجلس بوده است.
اما با تمام این اطلاعات و سرنخها وکیلآباد به نام حسنآقای ملک هم نیست. عزتخانم، دختر حسینآقای ملک میگوید: زمانیکه پدر ما این ده را از آقازاده حاجمحمد کفایی خریده، نام وکیلآباد بر این ده بوده است.
آقازاده حاجمحمد کفایی، وکیل مجلس و پسر آیتا... کفایی (آخوند خراسانی) بوده که وی نیز در دوران مشروطیت وکیل مجلس بوده است؛ بنابراین به احتمال زیاد نام وکیلآباد برگرفته از خانواده کفاییهاست.
حسینآقای ملک، ده وکیلآباد را از کفاییها خریده و بعد شروع به ساخت باغی در آن کرده است و، چون نام ده، وکیلآباد بوده، او اسم باغ را هم همان گذاشته است.
ده وکیلآباد هنوز هم در آخر بولوار وکیلآباد و سمت راست باغ وکیلآباد قرار دارد که اکنون خانههایش بسیار مدرن شده. البته اراضی وکیلآباد تا هاشمیه کنونی ادامه داشته است.
سرنخ دیگر درباره وکیلآباد این است که حسینآقای ملک میخواسته دیوان دیبای صبایاصفهانی را بخرد، اما قیمت این دیوان ۵۰ تومان بوده و گویا این قیمت برای حاجحسینآقای ملک هم زیاد بوده است؛ بنابراین او تصمیم میگیرد این دیوان را قرض بگیرد و خودش دستنویس کند.
در ابتدای دستنویس این دیوان که اکنون در کتابخانه ایشان نگهداری میشود، حسینآقای ملک نوشته: «در تاریخ خردادماه۱۳۱۴ در باغ وکیلآباد مشغول ساخت عمارت هستم.» که این تاریخ ده سال بعد از فوت ایرجمیرزا و آن شعرها درباره وکیلآباد است.
حسینآقا، وکیلآباد را در سال۱۳۴۸ وقف مردم کرد. آن سالها پارک و بوستانی در سطح شهر نبود تا مردم بتوانند در آن تفریح کنند. هر پنجشنبه و جمعه مردم با دوچرخه، گاری و اتوبوس خود را به باغ وکیلآباد میرساندند و در آن به تفریح میپرداختند و شعری در این زمینه میخواندند:
ای خدا کاش مُویَم پولدار و بیغصه بودُم
تا مُویَم مثل تِموم بِچهها بار سفر بسته بودُم
صبح مِرَفتُم وکیلآباد مِکِردُم مو شِینُو
مِزَدُم یک کِباب برگ به همراه چِلو
که نِگن بِچهگدای وکیلآباد ولو
چی غلطا مُکُنه بِچهگدا، گم رو برو
البته باید بگوییم در وقفنامه نوشته شده که این باغ وقف مردم است و شهرداری تولیت آن را به عهده دارد. وقفنامه باغ وکیلآباد (سند شماره دفترخانه ۵۷ مشهد، وقفنامه)
«بسمه الله تعالی شأنه، جناب آقای حاج حسینآقای ملک دارای شناسنامه شماره ...
تمامی ششدانگ باغات مشجر و اراضی غیرمشجر معروف به طراز وکیلآباد، بهانضمام ششدانگ یک رشته قنات و استخرهای واقعه در آن پلاک، شماره ۳۰۲۲ فرعی مجزاشده از مزرعه وکیلآباد پلاک ۱۸۲ اصلی بخش ۱۰ مشهد، با تمام متعلقات از ابنیه و اشجار و آنچه جزء پلاک مزبور در داخل در محدوده ملک نامبرده دانند و شمرند، سمی ام لم یسم و ذکر ام لم یذکر، به شهرداری مشهد بهمنظور استفاده مردم و زائرین بدون رعایت ملیت و مذهب، و زوّار عتبه عرش ولادرجه علیه رضویه ارواحنا فدا نصاراً، وقفاً صحیحاً شرعیاً بحیث لایباع و لایوهب و لاینتقل من ملک الی الملک.»
البته این وقفنامه شروطی هم دارد که یکی از آنها به ماجرای اتراق روسها برمیگردد. در باغ وکیلآباد دو استخر است؛ یکی استخر بزرگ که کنار خانه ملک قرار دارد و دیگری استخر بالا که به استخر روسها مشهور است.
در سال۱۳۲۰ و هنگامه جنگ جهانی، قشون روس به باغ ملکآباد آمدند و کنار استخر اتراقی چندماهه کردند. حسینآقا از این موضوع بهشدت ناراحت بود و درنهایت بهزحمت توانست آنها را از باغ بیرون کند.
بههمین خاطر در وقفنامه خود آورده است که نظامیها حق ورود و خروج به باغ را دارند، اما حق اتراق در آن را ندارند: (شرط نهم) افراد و افسران و درجهداران ارتش حق رفتوآمد به مورد وقف را دارند ولی حق استفاده موقّت و دائم بهعنوان اردوگاه نظامی و پیشآهنگی و امثالهم را نخواهند داشت و در این مورد شهرداری متعهد است که از توقف دائم و موقت آنها جلوگیری کند.
اگر نگاهی به عکس حاجحسینآقا ملک و مجسمهای که نام او پایش حک شده است، بیندازید متوجه میشوید کمتر شباهتی بین این عکس و مجسمه وجود دارد؛ بهخاطر همین شباهت اندک، روایتها و شایعات مختلفی درباره مجسمه حاج حسینآقا ملک است.
روایتی نهچندان معتبر میگوید: «حسینآقا سفری به ایتالیا داشته و در آن سفر یک حراجی مجسمه، چشمش را میگیرد! بنابراین دریغ نمیکند و مجسمهای را از این حراجی خریداری میکند و بعد از بازگشت از سفر در باغ وکیلآباد نصب میکند که البته این مجسمه در اصل متعلق به گاندی است!».
اما روایت دیگری که موجهتر به نظر میرسد، این است که: «ساخت مجسمه حاجحسینآقا ملک به استاد محصص (پدر اردشیر محصص که او هماکنون استاد چیرهدست مجسمهسازی است) سفارش داده شده، اما ازآنجاکه استادمحصص در آن زمان بیمار بوده و در رختخواب منزل افتاده بوده، نمیتوانسته به دیدن حسینآقا برود و باتوجه به چهره او مجسمه را طراحی کند.
از آن طرف حسینآقا هم حال خوبی نداشته و در منزل استراحت میکرده؛ بنابراین استادمحصص که هرگز حسینآقا را ندیده بوده باتوجه به تصورات ذهنی خود، طرحی از حسینآقا کشیده و مجسمه وی را ساخته. بههمین خاطر مجسمه کمتر شباهتی به حسینآقا دارد.»
حسینآقا ملک، بزرگترین تاجر کشور بود، اما حاجابوالقاسم ملک، بزرگترین تاجر خراسان بود! برخلاف تصور بیشتر مشهدیها باغ ملکآباد متعلق به حسینآقا ملک نیست، بلکه این باغ متعلق است به حاج ابوالقاسم، تاجر بزرگ خراسان بزرگ که بعد از او هم به پسرانش حاجتقی معروف به ملکالتجار و حاجرضا ملقب به رئیسالتجار رسید.
* این گزارش چهارشنبه، ۲ مرداد ۹۲ در شماره ۶۳ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.